Archive

Archive for December, 2009

رزمـ.ـگاه کـ.ـماندوی ایران و گفتگو با یـ.ـکیـ.ـتا

دی ۱۰م, ۱۳۸۸ ۴ comments
 اعضای رزمگـ.ـاه

اعضای رزمگـ.ـاه

یک داوطلب به رزمـ.ـگاه  وارد شود، می بایست اول در نمایندگی رزمـ.ـگاه  در نزدیک ترین استان ثبت نام کند تا به اردوی آموزشی ویژه رزمـ.ـگاه  کمانـ.ـدوی  اعظام شود. داوطلبان می بایست مدتی را در منطقه سوادکوه به سر می ببرند، آموزش های ویژه ای به آنها داده می شود

اینجا«لیانشامپو» ورژن ایرانی نیست! اینجا «رزمـ.ـگاه  کمانـ.ـدوی » است. روستای متروکه سوادکوه، بازهم متروکه شده. خبری از ۲۰ هزار عضو رزمـ.ـگاه  کمانـ.ـدوی  در آن نیست. تصورش سخت است: اینجا در ایران، گروهی از رزمی کارها با ۲۰ هزار عضو در جنگل های سوادکوه گرد هم بیایند، یک روستای متروکه را خریداری کنند، در آنجا آموزش ها شبانه روزی بدهند و… شاید شما هم به لیانشامپو فکر کنید! اما آنها کاملا ایرانی هستند و اهدافشان مثل لیانشامپویی ها نیست، آنها از برهم زدن امنیت عمومی کشور،  به طور کامل در دادگاه انقلاب اسلامی شهرستان ساری، تبرئه شدند.

r287۲۵ سال آموزش دیدند و دیدند و حاصلش شد رزمـ.ـگاه ی متشکل از بیش از ۲۰ هزار عضو.  و حالا، اگرچه اعضا هنوز هم هستند، و احتمالا امسال به روال سال های گذشته به هیات عزاداری امام حسین(ع) می روند،  اما دیگر در آن روستای متروکه گرد هم نمی آیند تا آموزش های شبانه روزی سخت، جهت یابی در شب، رزم تن به تن، دفاع در برابر سلاح سرد و… ببینند. صرفنظر از نوع فعالیتشان، آنها یک جمعیت فوق العاده بودند. فوق العاده و منحصر به فرد به جهت آنکه مثل سایر آموزشگاه های فنون رزمی آموزش ها در روزهایی از هفته و داخل شهر نبود، بلکه در جنگل های سوادکوه آموزش میدیدند. در آنجا هم مثل آموزشگاه های دیگر با هزار جور وسایل محافظتی فنون رزمی چینی و ژاپنی یاد نمی دغادند، بلکه آموزش هایی متناسب با شرایط جغرافیای ایران داده می شد. همین ها هم احتمالا حساسیت زا شدند!

داوطلبان، علاوه بر آموزش های رزمی، با مفاهیم معنوی-مذهبی هم آشنا می شدند و آموزش هایی که می دیدند، مثل تکواندو، کاراته، وشو، بوکس و… نبود. آنها کمانـ.ـدوی  بار می آمدند. اگرچه یـ.ـکیتا و سایر بزرگان رزمـ.ـگاه  کمانـ.ـدوی  پس از حدود ۶ ماه انفرادی در دادگاه از اتهام های وارده تبرئه شدند، اما امسال اردوهای رزمـ.ـگاه  تشکیل نمی شود.

برای اینکه یک داوطلب به رزمـ.ـگاه  وارد شود، می بایست اول در نمایندگی رزمـ.ـگاه  در نزدیک ترین استان ثبت نام کند تا به اردوی آموزشی ویژه رزمـ.ـگاه  کمانـ.ـدوی  اعظام شود. داوطلبان می بایست مدتی را در منطقه سوادکوه به سر می ببرند، آموزش های ویژه ای به آنها داده می شود، نظیر: آموزش و نحوه کار با انواع سلاح سرد( چوب ـ چاقو ـ شمشیر ـ تبر)،دفاع در برابر انواع سلاح سرد( چوب ـ چاقو ـ زنجیر)، نحوه مبارزه تک به تک و تک به چند و حرکات تهاجمی و دفاعی، نحوه گذر از موانع طبیعی و حرکت در جنگل و کوهستان، استفاده از طناب در گذر از دره و شیب های تند کوهستان، سوارکاری در جنگل و کوهستان، آموزش های اولیه غریق نجاتی، نحوه مبارزه و استتار در جنگل و کوهستان و مبارزه در دریا، آموزش های ویژه امداد رسانی و کمک به افراد حادثه دیده، شناخت و مبارزه با انواع حیوانات وحشی و جانوران موزی ،نهاد شناسی، جهت یابی در شب، جهت یابی در جنگل های انبوه ـ کوهستان و بیابان و…

پس از اتمام دوره اول داوطلبان می تواند تا آغاز دوره بعدی تمریناتی را در آموزشگاه های شهرهای خود ببینید. نمایندگی های شاخص این سازمان در سطح کشور عبارت بودند از: رزمـ.ـگاه  کمانـ.ـدوی  رفسنجان، رزمـ.ـگاه  کمانـ.ـدوی  کرج، رزمـ.ـگاه  کمانـ.ـدوی  مازندران (بندپی شرقی گلوگاه)، رزمـ.ـگاه  کمانـ.ـدوی  قم (باشگاه مولا).

یـ.ـکیتا عنوان و اصطللاحی است که آنها برای استاد بزرگ خود به کار می برند، استغادی که از نظر آنها انسان نسبتا کاملی است. او در این مجموعه بین شاگردانش نقش مراد را بازی می کند و داوطلبان برای یادگیری برخی فنون باید فقط نزد یـ.ـکیتا بروند.

پس از دریافت فنون برای تمرین به شهر محل اقامت خود باز می گردند. در اصطلاحات نیروهای رزمـ.ـگاه  نیز از واژگانی چون: نیرو، نیروهای ویژه، کمانـ.ـدوی  و.. استفاده می شود. سطوح این آموزش ها براساس نگین است، که برترین آموزش ها به نگین ۱۲ می رسد که البته تنها دارنده نگین ۲۲در حال حاضر خود یـ.ـکیتاست. برخی نیز به نگین های بالا می رسند بهترین نیرو که تا بالاترین سطح اموزش ها رسیده است به نگین ۱۲ رسیده است.

گردهمایی های چند هزار نفری

این تمام ماجرا نبود! این مجموعه یک وجه تمایز بزرگ با سایر مجموعه های رزمی داشت. اگرچه مسولان رزمـ.ـگاه  تعداد ۲۰ هزار عضو و هوادار را برای مجموعه خود ذکر می کنند، اما اگر این رقم هم واقعی نباشد، لااقل در گردهمایی آخر آنها ۲ هزار عضو گرد هم آمدند

در تابستان سال گذشته اعضای هیات مدیره این رزمـ.ـگاه  به عضویت: عـ.ـبدالـ.ـحمید  باقریان (یـ.ـکیتا)، مسـ.ـعود یـ.ـعقوبی زاده، عـ.ـباس داورپـ.ـناه، مـ.ـحسن علی حـ.ـسنی، شـ.ـادان شـ.ـیخ رضایی، حامد ابراهـ.ـیم آبادی به عنوان عضو علی البدل هیئت مدیره، سـ.ـید مـ.ـهدی مـ.ـیر سلـ.ـیمی بعنوان بازرس و سید احمد فـ.ـروغی بعنوان عضو علی البدل بازرس تشکیل شد. پیش از اینکه آنها به صورت ان جی او در وزارت کشور به ثبت برسند، تلاش زیادی کردند تا زیر مجموعه سازمان تربیت بدنی شوند، امری که هرگز محقق نشد.

واژگان پارسی کمانـ.ـدوی

نام هایی که آنها برای حرکات رزمی خود انتخاب می کنند نیز به نوبه خود جالب توجه است. داور پنـ.ـاه(یکی از اعضای هیات مدیره) اعتقاد دارد که تمامی این نام ها برگرفته از زبان پارسی اصیل است. از آنها می توان به: آد ـ.ـرم(به معنی سلاح سرد است که به رزم افزار های سرد طراحی شده در این رشته گفته می شود)، پیـ.ـشداد(به معنی آغاز حرکت و نخستین تلاش با آوا میباشد که در آغاز تمرینات و آموزشها انجام میگیرد.)،فـ.ـرجام(به معنی پایان کار که پس از پایان آموزشها به صورت منظم با آوای یاد انجام میپذیرد.)، یـ.ـاد(بمعنی یاد و درس و خاطره است و در این رشته که در آغاز و فرجام کارها استفاده میشود و از نظر معنی وارسـ.ـتگی نیز یاد مخفف یاد می کنیم به نـ.ـیکی خـ.ـدای را که با یاد او دلـ.ـها آرام گیرد می باشد.)، د ـ.ـرود(به معنی درست و درستی است که در احتـ.ـرامها و تـ.ـایید سخنان مـ.ـربی و استاد از آن استفاده میشود هر هـ.ـنرجوی این رشته باورود به جایگاه تمرین و یا حضور در خدمت استـ.ـاد با گفتن درود و هنگام خروج واژه بدرود احترام خویش را نمایان میسازد.) شـ.ـین پا( مخفف نشستن روی پا یا حرکات ایستادن ها است که بخشی از فنون گـ.ـسسته رشته کمانـ.ـدوی  است .)آسـ.ـای(مخفف بیـ.ـاسای بمعنای استراحت نما یا نفـ.ـس بگیرید است که در هنگام استراحت در زمان تمرین و یا آزاد بودن استفاده میشود .)، آمـ.ـوده(بمعنی آراسته و پیراسته در زبان پارسی است که واژه آماده نیز همان است واژه آموده ایستادن رسمی و آغاز حرکتهای رزمی این رشته است.) و…اشاره کرد.

گفتگو با یـ.ـکیتا

رزمـ.ـگاه کماندو فرقه نیست

عـ.ـبدالـ.ـحمید باقریان جـ.ـمنانی، معروف به یـ.ـکیتا، بنیانگذار این رزمـ.ـگاه که از رزمندگان دوران دفاع مقدس نیز هست در خصوص تاریخچه این سازمان می گوید: ما زمانی که کارمان را شروع کردیم، یک خلاقیت بود. یعنی یک رشته ورزشی با نام ایرانی و با مرکزیت ایرانی شروع کردیم. او که به گفته خودش هدفش خدمت به جوانان ایرانی و احیای رشته رزمی ایرانی بوده است حالا دیگر مثل گذشته همه ساله برنامه های رزمـ.ـگاه را برنامه ریزی نمی کند. آموزش های شبانه روزی را به تعلیق در آوردند و تنها ارتباط بین اعضا حفظ شده است. می گوید به زودی مرکزیت رشته را به یکی از کشورهای اروپایی منتقل می کند. او در مورد اتهامتشان صحبت می کند و معتقد است که آموزش هایشان نمی توانسته محلی برای طرح شکایت اقدام علیه امنیت ملی بوده باشد. ایراندخت با یـ.ـکیتا گفتگوی کوتاهی انجام داده که در ادامه می آید.

***

*گویا یکبار شما بازدداشت شده بودید، از بازداشتتان بویید، چرا بازددات شدید؟

در سال ۱۳۸۷ پنجم دی ماه بنده و مدیر مرکز آموزش و بسیاری از مربیان و اعضای شورای مرکزی بازدداشت شدند. بعد از ۸ ماه و ده روز ما همه آزاد شدیم و تبرئه شدیم. ما شش ماه سلول انفرادی بودیم. به ما اتهام اقدام علیه امنیت ملی زده بودند.

*اقدام علیه امنیت ملی، چرا؟

در واقع این شایعات و رفتارها فشاری بود که از چندین سال قبل از زمانی که فعالیتمان را شروع کردیم ما را تحت فشار قرار می دادند.

*چه کسانی فشار وارد می کردند؟

بیشترین فشار از سوی رقبای رزمی بود. وقتی دیدند از نظر فنون و ابتکارات رزمی ما در سطح بسیار عالی قرار داریم، حتی در سطح جهانی مدال هایی را کسب کردیم، آمدند از لحاظ مالی و اعتباری به ما فشار وارد کردند. یعنی تمامی اعتباراتی که برای همه کمیته ها و انجمن ها وجود داشت، ما را از این اعتبارات محروم کردند. با تلاش افرادی که نفوذی داشتند و خودسرانه عمل می کردند.

در نهایت وقتی از این راه ها به نتیجه نرسیدند، بحث های امنیت ملی و شایعات فراوانی را مطرح کردند. شایعاتی که شاید اصلا  پنج درصد هم حقیقت نداشت. که خدا را شکر همه چیز آشکار شد و همه ما هم تبرئه شدیم.

جالب است که اعضای شورای مرکزی هر پنج نفر  یا خانواده ایثارگران یا از خانواده های معظم شهدا بودند. و هیچ ارتباطی هم با هیچ کشور خارجی نداشتیم، همه چیز هم خدا را شکر مشخص شد.

*ماجرای آن روستای متروکه سوادکوه چه بود؟

ما یک روستای خالی از سکنه کامل خریداری کردیم و آن را به عنوان مرکز آموزش رزمـ.ـگاه کمانـ.ـدوی ایران قرار دادیم. حتی اردوهای دانشجویی  دانش آموزی هم می آمدند.

شیوه کار ما موجب شد تا گروه ها و اقشار مختلفی از حرکت ما استقبال کنند. الان استقبال جهانی داریم. طوری شده که ۱۳ کشور اروپایی درخواست دادند که مرکزیت این رشته را به یکی از آنها ببریم. من نمی خواستم، همه دوست داشتم، چون ریشه تمامی فنون رزمـ.ـگاه را از اسناد تغاریخی ایران استخراج کرده بودم، در همین ایران مرکزیتش هم باشد. اما بالاخره موافقت کردیم که مرکزیت این رشته را به یکی از کشورهای اروپایی ببریم و آنجا ادامه بدهیم.

*بگذریم…. به شما چه اتهاماتی زده شده بود، می خواهم بدانم ادله شان چه بود، چرا به شما اتهام اقدام علیه امنیت ملی زده بودند؟

مهمترین ادله شان یکی انسجام نیروها در سراسر کشور بود، که همه بر پایه یک نظم فعالیت می کردند. مورد دیگر نظم و انضباطی بود که در مرکز آموزش بود. البته چرای اصلی را باید از خود آنها پرسید. ما نهایتا بدون کوچکترین جرمی تبرئه شدیم.

*ببینید، آنطور که از گفته های خودتان نیز استنباط می شود، شما حدود ۲۰ هزار نفر را، اگر نگوییم ۲۰ هزار نفر لااقل ۵ هزار نفر را در سراسر کشور سازماندهی کردید، به یک روستای شخصی آوردید، نظام جمع، دسته بندی های گروهی و…آنجا آموزش جهت یابی، آموزش حرکت در جنگل، زندگی در جنگل، آموزش های کار با سلاح سرد، رزم در دریا و…. می دادید. آموزش ها هم شبانه روزی بود. فکر نمی کنید همین شیوه خاص بستری برای طرح این اتهام آن هم در ایران بوده؟

نظام جمع، بالا بردن پرچم، شکل نظامی و… چیزهایی بود که صحت و واقعیت نداشت. ما وقتی به یک حرکت فرهنگی با یک دید سیاسی، امنیتی، قضایی و… نگاه کنیم این شایعات شیوع پیدا می کرد. آموزش هایی که ما میدادیم، شدیدترش در تبلیغات برخی از ورزش های رزمی که سرچشمه شان کشورهای شرق آسیا است تبلیغ می شد. ولی ما آن چیزی را که آموزش می دادیم، در واقع نیاز نسل جوان بود.و مثلا راه فتن در سراشیبی، یا شنا، یا کمک های اولیه، حرکات امداد و نجات، یا جهت یابی، در کوهنوردی هم این را آموزش می دهند.

ما ترکیبی از آموزشها را می دادیم که برای یک جوان مناسب باشد. یک جوان باید بتواند وقتی یک سیلی می آید از یک جوی باریکی بپرد. یک جوان باید بتواند در یک شرایط خاصی امداد بدهد. نیت و هدف ما کمک رسانی بود.

*بسیار خب، اما شما که آموزش کار با سلاح سرد، مثلا شمشیر را به هنرجوهایتان می دهید، ممکن نیست او از این آموزش که هرچند شما با حسن نیت به او دادید، استفاده نامعقولی کند؟

همه آموزش های ما مقدماتی بوده، این نمی تواند تهدیدی برای امنیت محسوب شود. پس این همه رشته های رزمی که شدیدتر از اینها را آمزش می دهند، مثلا درگیری های خیابانی و بادیگارد را آموزش میدهند چه می شوند؟ شما آموزشگاه کامپیوتر را نگاه کنید، اگر نیت دانشجو بخواهد از همین هم می تواند برداشت سو بکند. یک نفر اگر حرکات رزمی را آموزش ببیند. می تواند هم برای اهداف نیک استفاده کند هم اهداف سو.

البته در حکم دادگاه مجوز ما تایید شده است و حتی آمده است که هدف آموزش های رزمـ.ـگاه آموزش حرکات رمزی و نمایشی بوده است.

*حکم دادگاه که نهایتا به نفع شما تمام شده، چرا امسال آموزش شبانه روزی ندارید؟

فشارهایی که آوردند دیگر مجبور شدیم که تعلیق کنیم.

*استاد، به رویه بچه هایتان نگاه کردید، جملات شما دست به دست می چرخد، در یک پوستر دیدم که تصویر شما قرینه شمایل یکی از معصومین(س) قرار گرفته. آ«ها نیایش های شما را دهن به دهن نقل می کنند. کمی از آن حالت استاد و شاگردی خارج شده، در نگاه اول رفتارهای فرقه گرایانه القا می شود، اینطور نیست؟

متاسفانه در دشمنی و دوستی نسبت به بنده افراط و زیاده روی شده. این نظر و ایده هر شخصی است. من اگر از جانب خودم چیزی بگویم آن مهم است. ولی چنین چیزی در رزمـ.ـگاه آموزش یا القا نمی شود.

خب انکار هم نمی کنم، هنرجوها یا خانواده های آنها می بینند، من از یک طرف بیل میزنم، از طرف دیگر پشت کامپوتر طراحی می کنم، آن طرف تر آموزش رزمی می دهم. نوع حرف زدن و احترام متقابلم به هنرجوها و…. حتی در رزمـ.ـگاه حرف هایی که ممکن است ر جامعه زیاد بد تلقی نشود کسی حق گفتنش را ندارد. احترام بزرگتر همیشه می باید رعایت شود و…بر همین اساس ممکن است بچه ها و یا خانواده هایشان ارادتی پیدا کرده باشند، اما اینها القا نشده بود.

*راستی، شما پول خرید روتا را از کجا آوردید، به نظر می رسد اداره کردن چنین مجموعه ای به هزینه زیادی نیاز داشته باشد؟

اعتبارات همه با کمک اعضا و خانواده اعضا بود، هیچ کمکی به ما از سمت مراکز نمی شد.

—————–

این مطلب در هفته نامه ایراندخت شماره ۸۸، مورخ ۵ دیماه ۱۳۸۸، به چاپ رسید

کاهش ۶۵ درصدی ارزش واردات از فنلاند

آذر ۲۸م, ۱۳۸۸ ۲ comments
در سال ۸۷ ارزش مجموع واردات از این کشور ۱۸۴ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار بوده، اما از ابتدای امسال تاکنون، تمام حجم واردات تنها ۶۴ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار بوده است. این یعنی بیش از ۱۲۰ میلیون دلار کاهش واردات از این کشور.
احمد ابریشمچی

احمد ابریشمچی

به تابستان برگردیم، در میان امواج پیاپی اخبار جدید، یک خبر مربوط به بازار تلفن همراه می بود. تیرماه این تیتر مورد توجه قرار گرفت:«واکنش بازار به اخبار سیاست: فروش نوکیا نصف شد» در بدو انتشار خبر، نقدهای زیادی مطرح شد و جامعه فارسی زبان با دیده شک به آن نگاه می کند. روزنامه اعتماد ملی در گزارش خود علت این امر را انتشار اخبار فروش دستگاه های خاصی به ایران عنوان کرد. در عین حال وجهه خاص واردکننده اصلی نوکیا به ایران نیز موجب قوت گرفتن این گمانه زنی شد.

حالا در آستانه زمستان هستیم، تنها یک فصل دیگر تا پایان سال باقی مانده است. نگاهی به مجموعه حجم واردات از فنلاند، زادگاه نوکیا نکاتی جالبی به همراه دارد.  در سال ۸۷ ارزش مجموع واردات از این کشور ۱۸۴ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار بوده، اما از ابتدای امسال تاکنون، تمام حجم واردات تنها ۶۴ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار بوده است. این یعنی بیش از ۱۲۰ میلیون دلار کاهش واردات از این کشور.

 

آقای نوکیا فقط در زمینه واردات و تجارت فعالیت نمی کند،  ابریشمچی در امور خیریه هم فعالیت هایی داشته است. از آن جمله می توان به پذیرایی از مهمانان در تمام طول سال در ویلاها و مهمانسراها در شمال و مشهد، اشاره کرد. همان چیزی که یکبار مورد نقد و حمله شدید روزنامه کیهان نسبت به او شد.

بدون شک اگر نقش شرکت نوکیا را از اقتصاد فنلاند حذف کنید، چیز زیادی از آن نخواهد ماند. نوکیا، فنلاند، واردات، ایران  که کنار هم بنشینند یک نام فامیل را کم دارند، «ابریشمچی» و در راس آن «احمد ابریشمچی» شرکت ایراتل و از اولین واردکنندگان تلفن همراه به ایران. کسی که بعدها به سمت واردات سایر اقلام مرتبط با صنعت مخابرات روی آورد و البته موسس و گرداننده اصلی خیریه امام هشتم(ع) نیز به شمار می رود.

شخصی که در برخی از مطبوعات از او با عنوان «الف.الف» یاد می شود و البته بعضا حاشیه های سیاسی و امنیتی نیز داشته است. البته او هرگز در صدد رد یا تایید این حاشیه ها برنیامده است.

 

ابریشمچی و مادرش

ابریشمچی و مادرش

واضح است که حجم عمده واردات ایران از فنلاند که قلاب یا نخ ماهیگیری نیست! دو قلم کالای صدر نشین (از نظر ارزش)وارد شده از فنلاند در سال ۸۸ عبارت است از: «سایردستگاههابرای سیستم های کاریر یا عددی باسیم بجز کارت مودم داخلی» و «دستگاههای گیرنده ، فرستنده تلفن همرا ه به ا ستثای (۱+۱+۱)BTS»

در سال ۸۷ نیز دو قلم کالای صدر نشین عبارت است از: «دستگاههای گیرنده ، فرستنده تلفن همرا ه به ا ستثای (۱+۱+۱)BTS» و «دیسک برا ی سیستم های قرا ئت لیزری برای پدیده پخش غیرا ز صدا یا تصویر»کاهش ارزش واردات از کشور فنلاند که اصلی ترین صادراتش به ایران چنانکه پیش از این نیز آمد اقلام مورد استفاده در صنعت مخابرات است به خوبی نشان میدهد که حجم مبادلات تجاری دو کشور در سال ۸۸ نسبت به سال ۸۷ کاهش چشم گیری داشته است.

الف.الف کیست؟

احمد ابریشم چی ، متولد سال ۱۳۱۷ قم از کسانی است که در واردات تلفن همراه و وسایل جانبی و دستگاه های مخابراتی یکی از چهره های شاخص در ایران به شمار می رود. همه نام او را در کنار ایراتل، نوکیا میشناسند.  

آقای نوکیا فقط در زمینه واردات و تجارت فعالیت نمی کند،  ابریشمچی در امور خیریه هم فعالیت هایی داشته است. از آن جمله می توان به پذیرایی از مهمانان در تمام طول سال در ویلاها و مهمانسراها در شمال و مشهد، اشاره کرد. همان چیزی که یکبار مورد نقد و حمله شدید روزنامه کیهان نسبت به او شد.

در هفته اول اسفندماه سال ۸۵، و در جریان فرار شهرام جزایری، حسین شریعتمداری در یادداشتی به بررسی احتمال دست داشتن برخی از افراد در فرار شهرام جزایری می‌پردازد که به دلایلی از سوی برخی از افراد حمایت می‌شدند. در این یادداشت نامی از این افراد برده نمی‌شود و تنها به اشارتی از محل‌ها و مکان‌ها اکتفا می‌شود. ماجرای جزایری و حامیان او مسکوت می‌ماند تا فروردین همین امسال.

در ۲۲ فروردین سال ۸۸ حسین شریعتمداری در شماره ۱۹۳۳۲ در ستون «یادداشت روز» سرمقاله‌ای به امضای خود تحت عنوان «آنجا چه خبر است؟» نگاشت که تامل برانگیز بود و به موارد مورد ابهام در پرونده جزایری اشاره داشت. نامبرده در بندهفتم این یادداشت نوشته: کاش برخی از مسئولان محترم دستگاه قضایی به جای آنکه گذران اوقات فراغت خود – که متاسفانه خیلی هم زیاد هست! – به نقاط خوش آب و هوای کشور رفته و در خانه‌های اشرافی کلان سرمایه‌داران جا خوش کنند، بخشی از وقت خود – بخوانید وقت متعلق به ملت- را نیز صرف رسیدگی به امور قضایی بر زمین مانده مردم و بررسی هویت برخی از مدیران این دستگاه می‌کردند ـ البته به عنوان وظیفه خویش نه منت به مردم.

مثلا چرا تعطیلات نوروزی را در باغ رویایی! و چند ده هکتاری آقای «الف» – در منطقه خوش آب و هوای شمال سپری کرده و در ویلاهای آنچنانی و اشرافی این کلان سرمایه‌دار لم داده‌اند؟ که خدای نخواسته مجبور باشند بهای این «لم دادن»‌ها را از کیسه ملت هزینه کنند؟!

با توجه به اینکه این مدیر در یکی از شهرهای شمالی کشور، املاک زیادی دارد، برخی از منابع معتقد بودند احتمالا منظور شریعتمداری از «الف.الف» همان مدیر شرکت ایراتل است.آیا این گمانه درست است؟ احمد ابریشمچی بنیانگذار یک صندوق قرض الحسنه نیز به حساب می آید.

البته همه اینها یک طرف، وجهه ابریشمچی در واردات تلفن همراه به کشور طرف دیگر. شاید تمام این موقعیت از همان وجهه ابریشمچی به عنوان تاجری موفق در واردات تلفن همراه برآمده باشد.

 

نوکیا در ایران

یک دهه بعد از ظهور تلفن همراه در جهان در سال ۱۳۶۷ وزارت پست و تلگراف سابق اقدام به طراحی تلفن سیار کرد و با یک تجدید نظر در این طرح در سال ۱۳۷۲ تجهیزات آن خریداری شد و در مرداد ماه ۱۳۷۳ فاز اول این طرح به ظرفیت صد هزار شماره ایجاد شد.

طی سال‌‏های ۱۳۷۳ تا اوایل ۱۳۷۴ تعداد متقاضیان تلفن همراه بیشتراز ۱۵۰۰ نفر نبود. اما از همان ابتدا، نام نوکیا با تلفن همراه در ایران پیوند خورده بود چراکه اولین گوشی‌ها در ایران نوکیا بود و همچنان، نوکیا بیشترین سهم را در گوشی‌های بازار ایران دارد.

نوکیا، یکی از بزرگ‌ترین تولید‌کنندگان تلفن همراه در جهان است که در سال ۱۸۶۵ میلادی در جنوب غربی فنلاند کار خود را با تولید کاغذ آغاز کرد و در سال‌های بعد با تولید لاستیک و کفش، قطعات صنعتی، کت‌های بارانی و کابل‌های مخابراتی ادامه داد.

تا در سال ۱۹۸۲ و با صنعتی شدن این شرکت و قرار گرفتن آن در خط تولید ارتباطات راه دور telecommunications موفق شد، اولین تلفن همراه خود را با وزنی حدود ۸/۹ کیلوگرم با قابلیت استفاده در اتومبیل طراحی و روانه بازار کند تا نام نوکیا را در این صنعت جهانی کند.

در حال حاضر نیز نوکیا با بیش از ۲۶ سال سابقه در تولید تلفن همراه عنوان پر فروش‌ترین برند را در جهان به خود اختصاص داده و طبق آخرین آمار به دست آمده در تاریخ ۲۰ مه ۲۰۰۸، این شرکت حدود ۵۰ درصد از سهم شاخص جهان، ۵۵ درصد از سهم شاخص آسیا و ۳۸ درصد از سهم شاخص ایران را در اختیار داشته و صدر‌نشین جدول پرفروش‌ترین برند تلفن همراه جهان در سال ۲۰۰۷ و چهار ماهه نخست سال ۲۰۰۸ شناخته شده است.

 

شایعه فروش ابزار خاص به ایران

اواخر بهار امسال که ناآرامی ها در کشور به اوج خود رسیده بود، خبری مبنی بر اعتراف نوکیا به فروش برخی از سیستم های مخابراتی به ایران منتشر شد.  به نقل از برخی خبرگزاریها شرکت مخابراتی نوکیا-زیمنس (NSN) فروش تجهیزات شنود مکالمات تلفن همراه به ایران را تایید کرد، سخنگوی این شرکت گفت: «بخشIntelligent Solutions که تا ماه مارس سال جاری بخشی از شرکت نوکیا- زیمنس بود، نسخه محدود شده محصولی با نام Monitoring Centre را در نیمه دوم سال ۲۰۰۸ به ایران فروخته است.»

بن روم توضیح داد: «امکانات محصول مذکور به کاربران آن اجازه می‌دهد روی‌ایمیل، تماس‌های تلفنی، پیام‌های متنی، پیام‌های ارسال شده توسط ابزارهایی مانند یاهو مسنجر و شبکه‌های اجتماعی مانند فیس بوک «شنود قانونی» داشته باشند.» همین اظهارنظر کافی بود تا در کنار خبر افشای تولید‌کننده فناوری ایجاد پارازیت در امواج شبکه‌های ماهواره‌ای، نسبت به تولید‌کننده اینگونه فناوری‌ها که آنها را به صورت مخفیانه به ایران فزروخته بودند واکنش نشان داده شود. هنوز مردم ایران که اکثرشان مکالمات خود را با گوشی‌های نوکیا انجام می‌دادند در بهت بودند و این خبر را کاملا باور نکرده بودند.

بعد از اینکه سخنگوی شرکت فنلاندی – آلمانی «نوکیا زیمنس» فروش تجهیزات پیشرفته شنود تلفن را به ایران در سال ۲۰۰۸ تایید کرد، چارلز شامر سناتور دموکرات مجلس سنای آمریکا به همراه سناتور جمهوریخواه لیندسی گراهام در پی ارائه طرحی برای تصویب در سنا برآمدند که به موجب آن شرکت‌هایی که به دولت ایران ابزار پیشرفته شنود مکالمات تلفنی و کنترل فضای وب را فروخته‌اند در آمریکا مورد تحریم قرار بگیرند.

این دو مدعی شدند دلیل ارائه این طرح خود را متوقف کردن گردش آزاد جریان اطلاع رسانی از سوی دولت ایران در پی اعتراضات مردمی به نتایج اعلام شده پس از انتخابات ریاست‌جمهوری می‌دانند. روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال در آخرین هفته خردادماه با چاپ گزارشی نوشته بود که دولت ایران تجهیزات پیشرفته‌ای برای شنود مکالمات تلفنی و کنترل ارتباطات اینترنتی شهروندان خود از شرکت سازنده تجهیزات ارتباطی فنلاندی – آلمانی «نوکیا زیمنس» خریداری کرده است.

روزنامه گاردین نیز در تابستان امسال، مدعی شد که استقبال از مطرح ترین برند گوشی تلفن همراه در ایران یعنی نوکیا به طرز چشم گیری کاهش یافته است.

 

نوکیاهای ایرانی

چه کسانی نوکیا را به ایران آوردند. نوکیا تنها تولید کننده گوشی است که در ایران دفتر دارد. نه‌تنها گوشی، بلکه سایر تجهیزات مخابراتی نوکیا که بیشتر در زیرساخت‌ها مورد استفاده است در ایران مورد استفاده قرار می‌گیرند. یکی از نام‌هایی که با نوکیا در ایران پیوند خورده است، «ایراتل» است.

در روزهای اخیر، همزمان با جدی شدن بحث گوشی‌های ساخت نوکیا، گمانه‌زنی‌ها برسر اینکه ارتباط نوکیا با ایران از چه طریقی است نیز قوت گرفته است. از طرف دیگر، استفاده از شنودهای پیشرفته و امکانات امنیتی جدید در داخل شرکت ایراتل، دستاویزی برای کسانی شده است که واردکننده این دستگاه‌ها چه کسی است؟

 از طرفی بعد از اینکه تعرفه‌های واردات گوشی‌های تلفن همراه تغییر کرد، طی سال‌های گذشته، ایراتل به جای واردات گوشی‌های تلفن همراه و خدمات تعمیرات آن، بیشتر به سمت نصب آنتن‌ها و تجهیزات مخابراتی رفته است. این شرکت از اولین شرکت‌هایی بود که اقدام به واردات گوشی تلفن همراه و خدمات پس از فروش در ایران کرد اما علاوه بر این، نام مدیر شرکت بعضا در مباحث سیاسی دیده می‌شود.

ابریشمچی در خیرات، ابریشمچی در قرض الحسنه، ابریشمچی در پذیرایی از میهمانان در املاک وسیع و… ابریشمچی همه جا هست، اما این همه جا بیشک ارتباط قویی با ابریشمچی و نوکیا دارد. 
 

 —————–

این گزارش در روزنامه پول به چاپ رسید.

اخلاق مدار باشید و در صورت درج و استفاده از این مطلب حتمن نام وبلاگ و ادرس مستقیم را درج بفرمایید.