رزمـ.ـگاه کـ.ـماندوی ایران و گفتگو با یـ.ـکیـ.ـتا

اعضای رزمگـ.ـاه
یک داوطلب به رزمـ.ـگاه وارد شود، می بایست اول در نمایندگی رزمـ.ـگاه در نزدیک ترین استان ثبت نام کند تا به اردوی آموزشی ویژه رزمـ.ـگاه کمانـ.ـدوی اعظام شود. داوطلبان می بایست مدتی را در منطقه سوادکوه به سر می ببرند، آموزش های ویژه ای به آنها داده می شود
اینجا«لیانشامپو» ورژن ایرانی نیست! اینجا «رزمـ.ـگاه کمانـ.ـدوی » است. روستای متروکه سوادکوه، بازهم متروکه شده. خبری از ۲۰ هزار عضو رزمـ.ـگاه کمانـ.ـدوی در آن نیست. تصورش سخت است: اینجا در ایران، گروهی از رزمی کارها با ۲۰ هزار عضو در جنگل های سوادکوه گرد هم بیایند، یک روستای متروکه را خریداری کنند، در آنجا آموزش ها شبانه روزی بدهند و… شاید شما هم به لیانشامپو فکر کنید! اما آنها کاملا ایرانی هستند و اهدافشان مثل لیانشامپویی ها نیست، آنها از برهم زدن امنیت عمومی کشور، به طور کامل در دادگاه انقلاب اسلامی شهرستان ساری، تبرئه شدند.
۲۵ سال آموزش دیدند و دیدند و حاصلش شد رزمـ.ـگاه ی متشکل از بیش از ۲۰ هزار عضو. و حالا، اگرچه اعضا هنوز هم هستند، و احتمالا امسال به روال سال های گذشته به هیات عزاداری امام حسین(ع) می روند، اما دیگر در آن روستای متروکه گرد هم نمی آیند تا آموزش های شبانه روزی سخت، جهت یابی در شب، رزم تن به تن، دفاع در برابر سلاح سرد و… ببینند. صرفنظر از نوع فعالیتشان، آنها یک جمعیت فوق العاده بودند. فوق العاده و منحصر به فرد به جهت آنکه مثل سایر آموزشگاه های فنون رزمی آموزش ها در روزهایی از هفته و داخل شهر نبود، بلکه در جنگل های سوادکوه آموزش میدیدند. در آنجا هم مثل آموزشگاه های دیگر با هزار جور وسایل محافظتی فنون رزمی چینی و ژاپنی یاد نمی دغادند، بلکه آموزش هایی متناسب با شرایط جغرافیای ایران داده می شد. همین ها هم احتمالا حساسیت زا شدند!
داوطلبان، علاوه بر آموزش های رزمی، با مفاهیم معنوی-مذهبی هم آشنا می شدند و آموزش هایی که می دیدند، مثل تکواندو، کاراته، وشو، بوکس و… نبود. آنها کمانـ.ـدوی بار می آمدند. اگرچه یـ.ـکیتا و سایر بزرگان رزمـ.ـگاه کمانـ.ـدوی پس از حدود ۶ ماه انفرادی در دادگاه از اتهام های وارده تبرئه شدند، اما امسال اردوهای رزمـ.ـگاه تشکیل نمی شود.
برای اینکه یک داوطلب به رزمـ.ـگاه وارد شود، می بایست اول در نمایندگی رزمـ.ـگاه در نزدیک ترین استان ثبت نام کند تا به اردوی آموزشی ویژه رزمـ.ـگاه کمانـ.ـدوی اعظام شود. داوطلبان می بایست مدتی را در منطقه سوادکوه به سر می ببرند، آموزش های ویژه ای به آنها داده می شود، نظیر: آموزش و نحوه کار با انواع سلاح سرد( چوب ـ چاقو ـ شمشیر ـ تبر)،دفاع در برابر انواع سلاح سرد( چوب ـ چاقو ـ زنجیر)، نحوه مبارزه تک به تک و تک به چند و حرکات تهاجمی و دفاعی، نحوه گذر از موانع طبیعی و حرکت در جنگل و کوهستان، استفاده از طناب در گذر از دره و شیب های تند کوهستان، سوارکاری در جنگل و کوهستان، آموزش های اولیه غریق نجاتی، نحوه مبارزه و استتار در جنگل و کوهستان و مبارزه در دریا، آموزش های ویژه امداد رسانی و کمک به افراد حادثه دیده، شناخت و مبارزه با انواع حیوانات وحشی و جانوران موزی ،نهاد شناسی، جهت یابی در شب، جهت یابی در جنگل های انبوه ـ کوهستان و بیابان و…
پس از اتمام دوره اول داوطلبان می تواند تا آغاز دوره بعدی تمریناتی را در آموزشگاه های شهرهای خود ببینید. نمایندگی های شاخص این سازمان در سطح کشور عبارت بودند از: رزمـ.ـگاه کمانـ.ـدوی رفسنجان، رزمـ.ـگاه کمانـ.ـدوی کرج، رزمـ.ـگاه کمانـ.ـدوی مازندران (بندپی شرقی گلوگاه)، رزمـ.ـگاه کمانـ.ـدوی قم (باشگاه مولا).
یـ.ـکیتا عنوان و اصطللاحی است که آنها برای استاد بزرگ خود به کار می برند، استغادی که از نظر آنها انسان نسبتا کاملی است. او در این مجموعه بین شاگردانش نقش مراد را بازی می کند و داوطلبان برای یادگیری برخی فنون باید فقط نزد یـ.ـکیتا بروند.
پس از دریافت فنون برای تمرین به شهر محل اقامت خود باز می گردند. در اصطلاحات نیروهای رزمـ.ـگاه نیز از واژگانی چون: نیرو، نیروهای ویژه، کمانـ.ـدوی و.. استفاده می شود. سطوح این آموزش ها براساس نگین است، که برترین آموزش ها به نگین ۱۲ می رسد که البته تنها دارنده نگین ۲۲در حال حاضر خود یـ.ـکیتاست. برخی نیز به نگین های بالا می رسند بهترین نیرو که تا بالاترین سطح اموزش ها رسیده است به نگین ۱۲ رسیده است.
گردهمایی های چند هزار نفری
این تمام ماجرا نبود! این مجموعه یک وجه تمایز بزرگ با سایر مجموعه های رزمی داشت. اگرچه مسولان رزمـ.ـگاه تعداد ۲۰ هزار عضو و هوادار را برای مجموعه خود ذکر می کنند، اما اگر این رقم هم واقعی نباشد، لااقل در گردهمایی آخر آنها ۲ هزار عضو گرد هم آمدند
در تابستان سال گذشته اعضای هیات مدیره این رزمـ.ـگاه به عضویت: عـ.ـبدالـ.ـحمید باقریان (یـ.ـکیتا)، مسـ.ـعود یـ.ـعقوبی زاده، عـ.ـباس داورپـ.ـناه، مـ.ـحسن علی حـ.ـسنی، شـ.ـادان شـ.ـیخ رضایی، حامد ابراهـ.ـیم آبادی به عنوان عضو علی البدل هیئت مدیره، سـ.ـید مـ.ـهدی مـ.ـیر سلـ.ـیمی بعنوان بازرس و سید احمد فـ.ـروغی بعنوان عضو علی البدل بازرس تشکیل شد. پیش از اینکه آنها به صورت ان جی او در وزارت کشور به ثبت برسند، تلاش زیادی کردند تا زیر مجموعه سازمان تربیت بدنی شوند، امری که هرگز محقق نشد.
واژگان پارسی کمانـ.ـدوی
نام هایی که آنها برای حرکات رزمی خود انتخاب می کنند نیز به نوبه خود جالب توجه است. داور پنـ.ـاه(یکی از اعضای هیات مدیره) اعتقاد دارد که تمامی این نام ها برگرفته از زبان پارسی اصیل است. از آنها می توان به: آد ـ.ـرم(به معنی سلاح سرد است که به رزم افزار های سرد طراحی شده در این رشته گفته می شود)، پیـ.ـشداد(به معنی آغاز حرکت و نخستین تلاش با آوا میباشد که در آغاز تمرینات و آموزشها انجام میگیرد.)،فـ.ـرجام(به معنی پایان کار که پس از پایان آموزشها به صورت منظم با آوای یاد انجام میپذیرد.)، یـ.ـاد(بمعنی یاد و درس و خاطره است و در این رشته که در آغاز و فرجام کارها استفاده میشود و از نظر معنی وارسـ.ـتگی نیز یاد مخفف یاد می کنیم به نـ.ـیکی خـ.ـدای را که با یاد او دلـ.ـها آرام گیرد می باشد.)، د ـ.ـرود(به معنی درست و درستی است که در احتـ.ـرامها و تـ.ـایید سخنان مـ.ـربی و استاد از آن استفاده میشود هر هـ.ـنرجوی این رشته باورود به جایگاه تمرین و یا حضور در خدمت استـ.ـاد با گفتن درود و هنگام خروج واژه بدرود احترام خویش را نمایان میسازد.) شـ.ـین پا( مخفف نشستن روی پا یا حرکات ایستادن ها است که بخشی از فنون گـ.ـسسته رشته کمانـ.ـدوی است .)آسـ.ـای(مخفف بیـ.ـاسای بمعنای استراحت نما یا نفـ.ـس بگیرید است که در هنگام استراحت در زمان تمرین و یا آزاد بودن استفاده میشود .)، آمـ.ـوده(بمعنی آراسته و پیراسته در زبان پارسی است که واژه آماده نیز همان است واژه آموده ایستادن رسمی و آغاز حرکتهای رزمی این رشته است.) و…اشاره کرد.
گفتگو با یـ.ـکیتا
رزمـ.ـگاه کماندو فرقه نیست
عـ.ـبدالـ.ـحمید باقریان جـ.ـمنانی، معروف به یـ.ـکیتا، بنیانگذار این رزمـ.ـگاه که از رزمندگان دوران دفاع مقدس نیز هست در خصوص تاریخچه این سازمان می گوید: ما زمانی که کارمان را شروع کردیم، یک خلاقیت بود. یعنی یک رشته ورزشی با نام ایرانی و با مرکزیت ایرانی شروع کردیم. او که به گفته خودش هدفش خدمت به جوانان ایرانی و احیای رشته رزمی ایرانی بوده است حالا دیگر مثل گذشته همه ساله برنامه های رزمـ.ـگاه را برنامه ریزی نمی کند. آموزش های شبانه روزی را به تعلیق در آوردند و تنها ارتباط بین اعضا حفظ شده است. می گوید به زودی مرکزیت رشته را به یکی از کشورهای اروپایی منتقل می کند. او در مورد اتهامتشان صحبت می کند و معتقد است که آموزش هایشان نمی توانسته محلی برای طرح شکایت اقدام علیه امنیت ملی بوده باشد. ایراندخت با یـ.ـکیتا گفتگوی کوتاهی انجام داده که در ادامه می آید.
***
*گویا یکبار شما بازدداشت شده بودید، از بازداشتتان بویید، چرا بازددات شدید؟
در سال ۱۳۸۷ پنجم دی ماه بنده و مدیر مرکز آموزش و بسیاری از مربیان و اعضای شورای مرکزی بازدداشت شدند. بعد از ۸ ماه و ده روز ما همه آزاد شدیم و تبرئه شدیم. ما شش ماه سلول انفرادی بودیم. به ما اتهام اقدام علیه امنیت ملی زده بودند.
*اقدام علیه امنیت ملی، چرا؟
در واقع این شایعات و رفتارها فشاری بود که از چندین سال قبل از زمانی که فعالیتمان را شروع کردیم ما را تحت فشار قرار می دادند.
*چه کسانی فشار وارد می کردند؟
بیشترین فشار از سوی رقبای رزمی بود. وقتی دیدند از نظر فنون و ابتکارات رزمی ما در سطح بسیار عالی قرار داریم، حتی در سطح جهانی مدال هایی را کسب کردیم، آمدند از لحاظ مالی و اعتباری به ما فشار وارد کردند. یعنی تمامی اعتباراتی که برای همه کمیته ها و انجمن ها وجود داشت، ما را از این اعتبارات محروم کردند. با تلاش افرادی که نفوذی داشتند و خودسرانه عمل می کردند.
در نهایت وقتی از این راه ها به نتیجه نرسیدند، بحث های امنیت ملی و شایعات فراوانی را مطرح کردند. شایعاتی که شاید اصلا پنج درصد هم حقیقت نداشت. که خدا را شکر همه چیز آشکار شد و همه ما هم تبرئه شدیم.
جالب است که اعضای شورای مرکزی هر پنج نفر یا خانواده ایثارگران یا از خانواده های معظم شهدا بودند. و هیچ ارتباطی هم با هیچ کشور خارجی نداشتیم، همه چیز هم خدا را شکر مشخص شد.
*ماجرای آن روستای متروکه سوادکوه چه بود؟
ما یک روستای خالی از سکنه کامل خریداری کردیم و آن را به عنوان مرکز آموزش رزمـ.ـگاه کمانـ.ـدوی ایران قرار دادیم. حتی اردوهای دانشجویی دانش آموزی هم می آمدند.
شیوه کار ما موجب شد تا گروه ها و اقشار مختلفی از حرکت ما استقبال کنند. الان استقبال جهانی داریم. طوری شده که ۱۳ کشور اروپایی درخواست دادند که مرکزیت این رشته را به یکی از آنها ببریم. من نمی خواستم، همه دوست داشتم، چون ریشه تمامی فنون رزمـ.ـگاه را از اسناد تغاریخی ایران استخراج کرده بودم، در همین ایران مرکزیتش هم باشد. اما بالاخره موافقت کردیم که مرکزیت این رشته را به یکی از کشورهای اروپایی ببریم و آنجا ادامه بدهیم.
*بگذریم…. به شما چه اتهاماتی زده شده بود، می خواهم بدانم ادله شان چه بود، چرا به شما اتهام اقدام علیه امنیت ملی زده بودند؟
مهمترین ادله شان یکی انسجام نیروها در سراسر کشور بود، که همه بر پایه یک نظم فعالیت می کردند. مورد دیگر نظم و انضباطی بود که در مرکز آموزش بود. البته چرای اصلی را باید از خود آنها پرسید. ما نهایتا بدون کوچکترین جرمی تبرئه شدیم.
*ببینید، آنطور که از گفته های خودتان نیز استنباط می شود، شما حدود ۲۰ هزار نفر را، اگر نگوییم ۲۰ هزار نفر لااقل ۵ هزار نفر را در سراسر کشور سازماندهی کردید، به یک روستای شخصی آوردید، نظام جمع، دسته بندی های گروهی و…آنجا آموزش جهت یابی، آموزش حرکت در جنگل، زندگی در جنگل، آموزش های کار با سلاح سرد، رزم در دریا و…. می دادید. آموزش ها هم شبانه روزی بود. فکر نمی کنید همین شیوه خاص بستری برای طرح این اتهام آن هم در ایران بوده؟
نظام جمع، بالا بردن پرچم، شکل نظامی و… چیزهایی بود که صحت و واقعیت نداشت. ما وقتی به یک حرکت فرهنگی با یک دید سیاسی، امنیتی، قضایی و… نگاه کنیم این شایعات شیوع پیدا می کرد. آموزش هایی که ما میدادیم، شدیدترش در تبلیغات برخی از ورزش های رزمی که سرچشمه شان کشورهای شرق آسیا است تبلیغ می شد. ولی ما آن چیزی را که آموزش می دادیم، در واقع نیاز نسل جوان بود.و مثلا راه فتن در سراشیبی، یا شنا، یا کمک های اولیه، حرکات امداد و نجات، یا جهت یابی، در کوهنوردی هم این را آموزش می دهند.
ما ترکیبی از آموزشها را می دادیم که برای یک جوان مناسب باشد. یک جوان باید بتواند وقتی یک سیلی می آید از یک جوی باریکی بپرد. یک جوان باید بتواند در یک شرایط خاصی امداد بدهد. نیت و هدف ما کمک رسانی بود.
*بسیار خب، اما شما که آموزش کار با سلاح سرد، مثلا شمشیر را به هنرجوهایتان می دهید، ممکن نیست او از این آموزش که هرچند شما با حسن نیت به او دادید، استفاده نامعقولی کند؟
همه آموزش های ما مقدماتی بوده، این نمی تواند تهدیدی برای امنیت محسوب شود. پس این همه رشته های رزمی که شدیدتر از اینها را آمزش می دهند، مثلا درگیری های خیابانی و بادیگارد را آموزش میدهند چه می شوند؟ شما آموزشگاه کامپیوتر را نگاه کنید، اگر نیت دانشجو بخواهد از همین هم می تواند برداشت سو بکند. یک نفر اگر حرکات رزمی را آموزش ببیند. می تواند هم برای اهداف نیک استفاده کند هم اهداف سو.
البته در حکم دادگاه مجوز ما تایید شده است و حتی آمده است که هدف آموزش های رزمـ.ـگاه آموزش حرکات رمزی و نمایشی بوده است.
*حکم دادگاه که نهایتا به نفع شما تمام شده، چرا امسال آموزش شبانه روزی ندارید؟
فشارهایی که آوردند دیگر مجبور شدیم که تعلیق کنیم.
*استاد، به رویه بچه هایتان نگاه کردید، جملات شما دست به دست می چرخد، در یک پوستر دیدم که تصویر شما قرینه شمایل یکی از معصومین(س) قرار گرفته. آ«ها نیایش های شما را دهن به دهن نقل می کنند. کمی از آن حالت استاد و شاگردی خارج شده، در نگاه اول رفتارهای فرقه گرایانه القا می شود، اینطور نیست؟
متاسفانه در دشمنی و دوستی نسبت به بنده افراط و زیاده روی شده. این نظر و ایده هر شخصی است. من اگر از جانب خودم چیزی بگویم آن مهم است. ولی چنین چیزی در رزمـ.ـگاه آموزش یا القا نمی شود.
خب انکار هم نمی کنم، هنرجوها یا خانواده های آنها می بینند، من از یک طرف بیل میزنم، از طرف دیگر پشت کامپوتر طراحی می کنم، آن طرف تر آموزش رزمی می دهم. نوع حرف زدن و احترام متقابلم به هنرجوها و…. حتی در رزمـ.ـگاه حرف هایی که ممکن است ر جامعه زیاد بد تلقی نشود کسی حق گفتنش را ندارد. احترام بزرگتر همیشه می باید رعایت شود و…بر همین اساس ممکن است بچه ها و یا خانواده هایشان ارادتی پیدا کرده باشند، اما اینها القا نشده بود.
*راستی، شما پول خرید روتا را از کجا آوردید، به نظر می رسد اداره کردن چنین مجموعه ای به هزینه زیادی نیاز داشته باشد؟
اعتبارات همه با کمک اعضا و خانواده اعضا بود، هیچ کمکی به ما از سمت مراکز نمی شد.
—————–
این مطلب در هفته نامه ایراندخت شماره ۸۸، مورخ ۵ دیماه ۱۳۸۸، به چاپ رسید
Recent Comments