Archive

Archive for August, 2010

نگاهی به حضور اینترنت و ساز و کارهای فیلتر و برخورد با آن : سنگ هایی برای شکستن رسانه های شیشه یی

شهریور ۹م, ۱۳۸۹ ۲ comments
 

فرصت اینترنت همزمان با آغاز به کار دولت اصلاحات در ایران ایجاد شد و همین فرصت در اواخر کار دولت نهم عملاً به تهدید تبدیل شد. دولت نهم همان اوایل آغاز به کار خود تکلیف خود را با اینترنت مشخص کرد. این دولت در وزارت ارشاد به تصدی صفارهرندی با تشکیل کارگروه ساماندهی سایت های اینترنتی نشان داد چه نگاهی به اینترنت دارد، هرچند این کارگروه هرگز به صورت عملی کاری از پیش نبرد. اگر در سال ۸۰ فقط یک کمیته و یک نهاد مسوولیت فیلترینگ سایت های اینترنتی را برعهده داشت، امروز و در سال ۸۸ کمیته ها و نهادهای مختلفی متولی برخورد و فیلتر با سایت های اینترنتی شدند.اگر شما یکی از آن ۲۳ میلیون کاربر اینترنت در ایران هستید، حتماً این روزها با انواع و اقسام پیام های فیلتر مواجه می شوید. نام یکی «L8» است و آن دیگری «L3». یکی دیگر البته سنتی تر است و با همان نشانه فیلترینگ شرکت سرویس دهنده به شما می گوید که این سایت برای دیدن مناسب نیست. هرچند پیش از این دفتر برخی از سایت های اینترنتی فارسی زبان در ایران (سایت بازتاب منتسب به محسن رضایی) پلمب شده بود اما برخورد با وبلاگ های شخصی در همان حد و اندازه فیلتر کردن آن هم به صورت خیلی محدود بود. اما این روزها رفتارهای تازه یی از سوی مدیران برخی ارائه دهندگان وبلاگ های رایگان مشاهده می شود. پیشتر ها هم با وبلاگ هایی حاوی مطالب، تصاویر و سایر تولیدات مستهجن برخورد می شد و محتویات این سایت ها همراه آدرس آنها تعطیل می شد. اما در چند ماه اخیر، وبلاگ برخی از فعالان سیاسی و روزنامه نگاران نیز تخلیه شده است. صاحب وبلاگ که احتمالاً از روزنامه نگاران فعال در نشریات معتبر تحت قانون مطبوعات قرار دارند، در بازدید از وبلاگ خود با این عبارت مواجه می شوند: «این وبلاگ به یکی از دلایل زیر مسدود شده است: دستور مراجع قانونی جهت مسدودسازی وبلاگ، تخطی از قوانین استفاده از سایت، انتشار محتوای غیراخلاقی یا محتوایی که براساس قوانین کشور تخلف است.» در شرایطی ارائه دهندگان وبلاگ فارسی با مشترکان خود این گونه برخورد می کنند که سال ها زمان صرف شد تا ارائه دهندگان فارسی سرویس وبلاگ جای سایت های خارجی مثل بلاگر، وردپرس و… را بگیرند. قاعدتاً دارندگان وبلاگ که در ارتباطات دوران حاضر نقش بسزایی را ایفا می کنند، با این رفتار جدید به سمت ایجاد وبلاگ در سایت های مشابه خارجی خواهند رفت تا اگر فیلتر می شوند، لااقل اطلاعات و محتویات وبلاگ خود را حفظ کنند.

ردپای لاریجانی ها در اینترنت
محمدجواد لاریجانی ( معاون بین الملل قوه قضائیه و دبیر ستاد حقوق بشر) به عنوان یکی از واردکنندگان اینترنت به ایران شناخته می شود. به روایتی محمدجواد لاریجانی در روزگار گذشته و در سال های آغازین دهه ۷۰، سنگ بنای ورود اینترنت به ایران را گذاشت، البته احتمالاً در آن روزها تنها استفاده مورد نظر چک کردن ای میل استادان دانشگاه ها بوده است. به هر تقدیر در تماس های محمدجواد لاریجانی با عبدالسلام رئیس مرکز تحقیقات فیزیک نظری ایتالیا، مرکز مشابه در ایران به مرکز آکادمیک و تحقیقات اروپا (EARN) معرفی شد تا دسترسی به شبکه بیت نت برای این مرکز فراهم شود. بیت نت بیشتر برای چک کردن ای میل و ارسال آن کاربرد داشت. سیاوش شهشهانی قائم مقام آن زمان مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات ایران در مصاحبه یی می گوید: «وقتی عضویت ما را تصویب کردند یک بند جدید هم به تعهدات اعضا اضافه کردند و آن اینکه از شبکه برای تبلیغات مذهبی استفاده نشود،» (داستان ورود اینترنت به ایران، گفت وگو با سیاوش شهشهانی»، دنیای کامپیوتر و ارتباطات، شماره ۴۴، خرداد ۱۳۸۵، ص ۳۰) یکی دیگر از تعهدات این بود که هیچ عضوی نباید جلوی عبور اطلاعات از کشوری به کشور دیگر را بگیرد. محمدجواد لاریجانی فردی بود که تعهدات لازم برای برقراری این اتصال را پذیرفت و توافقنامه را امضا کرد. به هر حال افت و خیزها ادامه یافت تا سال های ۷۵ و ۷۶ که دیگر اینترنت سیر همه گیر شدن خود را آغاز کرد. در حال حاضر در ایران از هر ۱۰ نفر، سه نفر کاربر اینترنت هستند. دیگر از آن روزها که تنها ندارایانه ارائه دهنده سرویس بود، گذشته است. اینترنت دیگر در انحصار دانشگاه ها برای چک کردن ای میل استادان نیست. این روزها نیز تنها نشریه الکترونیکی در فضای اینترنت روزنامه متنی همشهری نیست، انبوه سایت های خبری، شبکه های مجازی ارتباطات، سایت های ارائه دهنده ایجاد رسانه های شخصی (وبلاگ ها) و… رشد چشمگیری دارند. در این میان، برخی دریافتند که می توان در این فضا رسانه هایی مستقل را ایجاد کرد. سایت های خبری اینترنتی تاسیس شدند و در فضایی فراتر از قانون مطبوعات به ارائه اطلاعات پرداختند. پیشگاه ایرانیان همان سایت بازتاب بود: سایتی که متولیان آن را اصولگرایان تشکیل می دادند. در دوران اصلاحات تنها روحانی (دبیر شورای عالی امنیت ملی وقت) یک شکایت علیه این سایت تنظیم کرد که منجر به فیلتر و اخطار های کوتاه مدت و ضعیف به این سایت شد. موازی با آن جریان، عده یی از کاربران آماتور اینترنت دست به تاسیس وبلاگ های فارسی زدند. در ابتدا بیشتر محتویات آنها شعر و… بود اما پس از مدتی این تکه از اینترنت هم به جرگه سیاسی ها اضافه شد. انتخاب اول همان سایت معروف و جهانی بلاگر بود. در مقابل بلاگر، پرشین بلاگ سر برآورد و تا این اواخر که بلاگفا هم درصدد جذب کاربران ایرانی درآمد. واقعیت امر هم آن بود که کوچ بلاگرهای فارسی زبان از سایت های خارجی به سایت های پرشین بلاگ و بلاگفا در دوران سال های ۸۰ تا ۸۵ نشان می دهد این کپی های شبیه به اصل در این کار هم موفق بودند. اما اتفاقات اخیر، نظیر حذف محتویات و اطلاعات کاربران بدون اخطار(در سایت بلاگفا) و مشکلات مشابه در سایر سرویس دهندگان فارسی موجب شده هر آنچه کاربر فارسی زبان به سایت های داخل مرزهای جغرافیایی کشور جذب کرده بودند در حال از دست رفتن است.

رویه ادامه یافت. سایت های خبری فارسی زبان به سرعت در اینترنت گسترش یافتند. از چگونگی سیاستگذاری سایت های ایرانیان آن ور آبی و این ور آبی اطلاعاتی در دست نیست. اما به نظر می رسد در سال های پیشتر، اولویت در برخورد با سایت های آن ور آبی بوده تا سایت هایی که در خود ایران فعالیت می کردند. کمیته های تعیین مصادیق سعی بر آن داشتند با پر و بال دادن به سایت های داخلی و برخورداری آنها از آزادی هایی در چارچوب قوانین جاری کشور، مخاطبان فارسی زبان را بیشتر به این سایت ها جذب کنند تا دیگر کسی برای دریافت اطلاعات متوسل به فیلترشکن نشود.

فیلترشکن ها آمدند
اما پس از انتخابات چهارم تیر ۸۴ اوضاع به کلی دگرگون شد. دولت احمدی نژاد اگرچه بر آن شد تا با تاسیس سایت های حامی خود فضای اینترنت را فتح کند، اما با توجه به تعداد سایت ها، همین طور بازدید ها از آنها می توان به راحتی دریافت که حامیان دولت در فضای اینترنت چندان موفق نبودند. سایت هایی چون رجانیوز (نزدیک به صفارهرندی) از اولین های آن بودند. در جبهه یی دیگر این دولت درصدد تنگ کردن عرصه بر سایت های مقابل برآمد. پلمب سایت بازتاب اولین ضرب شست آنها بود. پس از آن ورود فیلترینگ هرروزه سایت ها و… اما این فیلترینگ باید بر اساس ساز و کاری شکل می گرفت، هرچند قانونی وجود نداشت. سایت بازتاب که برخورد با آن در دوران اصلاحات به اهرمی برای نشان دادن عدم وجود آزادی در دوران اصلاحات بدل شده بود، این بار نه تنها فیلتر، که هم فیلتر شد، هم دفترش پلمب شد. صفارهرندی وزیر ارشاد وقت طرحی تحت عنوان ساماندهی وبلاگ ها را تصویب کرد. بر اساس این طرح تمام وب سایت ها و وبلاگ های ایرانی باید اطلاعات کامل خود و نویسندگان را در وب سایتی که وزارت ارشاد راه اندازی کرده بود، ثبت می کردند. این طرح که با واکنش منفی گسترده روبه رو شد، عملاً عقیم ماند. پس از این اقدام وزارت ارشاد آیین نامه یی را به شورای انقلاب فرهنگی ارائه داد که پس از تصویب آن سایت های بیشتری تحت فیلترینگ قرار بگیرد. بسیاری معتقدند این اقدام خلاف قانون است و شورای انقلاب فرهنگی نمی تواند بخشنامه یی که حاوی مجازات باشد را تصویب کند (از جمله مخالفان آن می توان به عماد افروغ و سعید ابوطالب دو نماینده اصولگرای مجلس هفتم اشاره کرد که در چندین نطق خود علیه این اقدام وزارت ارشاد موضع گیری کردند).

فیلترینگ در ایران
آمار دقیقی از تعداد سایت های فیلتر شده در دست نیست، اما آخرین اظهارنظر متعلق به یکی از مشاوران قوه قضائیه ایران است. وی تعداد سایت های فیلتر شده تا تاریخ آبان ۸۷ را پنج میلیون سایت دانسته است. (خبرگزاری مهر، ۲۸ آبان ماه ۱۳۸۷، به نقل از خرم آبادی، مشاور قضایی دادستانی کل کشور) اولین بار در سال ۸۰ به رغم مخالفت وزارت مخابرات و دولت وقت با قانونگذاری پیرامون اینترنت در خارج از مجلس، شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب قوانین مربوط به اینترنت از جمله فیلترینگ پرداخت. مسدود کردن وب سایت های اینترنتی با تصمیم کمیته یی تحت نظارت شورای عالی انقلاب فرهنگی با حضور نمایندگان، صدا و سیما، مخابرات و وزارت اطلاعات صورت می گیرد و شرکت خدمات ارتباطات داده ها مجری تصمیم گیری این کمیته است. البته در سال های اخیر برخی سایت های اینترنتی نیز مستقلاً با دستور قوه قضائیه فیلتر یا دفاتر آنان پلمب شده اند. در حال حاضر چندین کمیته از نهادهای مختلف در شرایط پس از انتخابات که قاعدتاً شرایط سیاسی حاکم بر کشور مجال رسیدگی و نظارت بر عملکرد این کمیته ها را نمی دهد، متولی فیلتر و برخورد با سایت های اینترنتی هستند چنان که برخی از سایت ها مثل سایت پارلمان نیوز که متعلق به قوه مقننه است چندین بار فیلتر و رفع فیلتر شده است و این روند ادامه دارد.

————————-

این مطلب در روزنامه اعتماد > شماره ۲۰۸۴ ۲/۸/۸۸ > صفحه ۶ (سیاسی)  منتشر شد.

در بیمارستان مسیح دانشوری چه خبر است؟

شهریور ۹م, ۱۳۸۹ ۵ comments

محاسبه تخت سی سی یو  برای اموات

شرح حال خانواده تنگ دستی که داغدار و اسیر بروکراسی بیمارستان شدند


بیمار در تاریخ ۱۵ مرداد ماه بر اساس گواهی فوتی که پزشکی قانونی صادر کرده به رحمت خدا رفته، در همان روز هم دفن شده و مسئولان بیمارستان هزینه سه روز بستری فردی که در قید حیات نیست، آنهم در تخت آی سی یو و سی سی یو را از خانواده بیمار گرفتند. خانواده تنگدستی که برای تامین هزینه های خود دست به دامان کمیته امداد هستند!

از بیمارستان تحت نظر دکتر ولایتی بعید بود….

چه حالی پیدا می کنید، وقتی بابت پرداخت هزینه های بیمار متوفی خود به بیمارستان مراجعه کنید، در حالی که بیمار شما سه روز قبل به رحمت خدا رفته است(و همان روز هم گواهی فوت صادر شده است)، در کمال حیرت سه روز بعد از مرگ متوفی شما را روی تخت آی سی یو محاسبه کنند و آنکه به جایی هم نرسد فریاد باشد.

این گزارش کوتاهی است از وضعیت ناراحت کننده ارباب رجوع کارگر فقیری که برای تامین هزینه درمان همسرش به کمیته امداد متوسل شده و با بدترین نوع برخورد از سوی متصدی پذیرش بیمارستان مواجه شده است. شاید این اتفاق در هر کشوری رخ بدهد، جای سوال نباشد، کما اینکه چنین اتفاقی در کشورهایی که ادعای اسلامی نمی کنند هم کمتر رخ می دهد، اما در ام القراء اسلام، جای تاسف دارد و دل هر مسلمانی را در این ماه مبارک به درد می آورد، امیدواریم مسئولین امر که حتما از چنین رخدادی مطلع نبودند به سرعت رسیدگی کنند. ضمن اینکه همین ابتدا متذکر می شود، که در هر سیستم مدیریتی، از مسئولین و ریاست رده بالای سیستم تا متصدیان خرد، ممکن است مشکلالتی بروز کند که مسئو.لان اصلی اصولا در جریان نباشند. و اگرنه، ریاست بیمارستان مسیح دانشوری را شخصیت شناخته شده ای چون دکتر ولایتی برعهده دارد و حتما این مشکل به دلیل ناآگاهی برخی پرسنل رخ داده که اجتناب ناپذیر هم هست.

گواهی فوت
گواهی رسمی فوت(پزشکی قانونی) به شماره ۳۱۸۵۱، ازعان می کند که بیمار مورد نظر در تاریخ ۱۵ مرداد ماه فوت کرده است. حالا چطور بیماری که در تاریخ ۱۵ مردادماه به رحمت خدا رفته و همان روز هم دفن شده، در روز های  پس از دفن در تخت های سی سی یو، آی سی یو و… حضور داشته و در روز سوم(ختم) هنوز از بیمارستان ترخیص نشده است، معادله ایست که باید کامپیوتر بیمارستان مزبور آن را حل کند(البته نه مثل محاسبه صورت حساب)

ماجرا از جایی آغاز می شود که بیماری از منطقه محروم اسلامشهر برای مداوا به بیمارستان مسیح دانشجوری رسانده می شود، در تاریخ یازدهم مردادماه، بمار توسط بخش اورژانس این بیمارستان پذیرش می شود و در تاریخ ۱۵ مردادماه، از دنیا می رود. ظهر ۱۵ مرداد جنازه متوفی توسط بستگان وی تحویل گرفته می شود و گواهی فوت که تصویر آن را ملاحظه می کنید نیز این موضوع را تایید می کند.

اما در کمال حیرت، در صورتحساب بیمارستان، تا روز ۱۸ مرداد ماه، یعنی سه روز پس از مرگ فرد مورد نظر، هزینه های درمانی و تخت آی سی یو و… برای او محسابه شده است.

خانواده متوفی که از قشر ضعیف جامعه هستند، برای حل مشکل خود به متصدی مربوطه مراجعه می کنند، اما آنها که از یک طرف داغدار بودند، با طرز زشت و زننده متصدی بیمارستان رو برو می شوند که به خاطر طبقه اجتماعی این کارگر، به شدت نسبت به او بدرفتاری می کنند.

کارگر که هزینه های درمان وابسته خود را ه زحمت و حتی بخشی از آن را توسط کمیته امداد تامین کرده است، با ناامیدی به دفتر ریاست بیمارستان هدات می شود، سربازی در آنجا، وی را به مدیریت بیمارستان ارجاع می دهد، مدیریت بیمارستان ریز هزینه ها و مدارک را از کارگر گرفته و به او وعده می دهد که مشکل را حل کند، اما وابسته متوفی، بعد از مراجعه مجدد به حسابداری و تحمل دوباره برخورد زشت و زننده متصدی، متوجه می شود هیچ چیز درست نشده و بازهم باید بیش از دو و نیم میلیون تومان برای بیماری که ۱۵ مردادماه دفن شده است و تا ۱۸ مردادماه بیمارستان برایش صورت حساب صادر کرده پرداخت کند.

شرح صورت حساب
شرح صورتحساب: در بالای فیش شماره ۱۶۷۴ نوشته شده است که بیمار از تاریخ ۱۱ تا ۱۲ مرداد در بخش اورژانس، از تاریخ ۱۲ تا ۱۷ در بخش آی سی یو و از تاریخ ۱۷ تا ۱۷ مرداد در بخش سی سی یو و در همان تاریخ در بخش سی سی یو پست و سپس در سی سی یو و بعد در بخش پیوند بستری شده است، حالا به گواهی فوت توجه کنید.

او می گوید بیمار من د تاریخ ۱۵ مرداد فوت کرده(جنازه تحویل گرفته شده و دفن شده) و در تاریخ ۱۷ مرداد ختم وی برگزار شده، چطور ممکن است تا ۱۸ مرداد برای او صورت حساب صادر شود؟ و در جواب می شوند که کامپوتر ان را صادر کرده و هیچ کاری نمی شود کرد.

او که مستاصل شده است، آخرین راه چاره را مراجعه مجدد میابد، که در این راه نیز مجددا با برخورد زشت مصتدیان موجه می شود و حتی کار به انتظامات بیمارستان کشیده می شود و کارگر را با خاری از بیمارستان دور می کنند.

کارگر مزبور در گفتگو با خبرنگار ما می گوید: فقط یک چیز را می خواهم بگویم؛ درست است که ما کارگر و کشاورز هستیم، اما این طرز برخورد با ما صحیح نیست، درست است که بخشی از پول بیمارستان را کمیته امداد داده، اما بالاخره این پول از بیت المال به حساب بیمارستان ریخته شده است. مردم بچاه ای به این بیمارستان دولتی مراجعه می کنند، ایا درست است با کسی که داغدار است چنین برخوردی شود؟ من مطمئنم که آقا ولایتی(ریاست بیمارستان) از این موضوع باخر نیست، اما می خواهم به ایشان بگویم که متصدیان چه برخوردی با مراجعان می کنند، این پول برای ما زیاد است، این پول را از خانواده ای به این شکل گرفتند که شاید در ال ۳ میلیون تومان هم در آمد ندارند.

صورتحساب صندوق
صورتحساب صندوق: در این برگ، ملاحظه می شود که تاریخ پذیرش ۱۱ مرداد و تاریخ ترخیص ۱۸ مرداد ماه قید شده است.

ما هم با کامپوتر سر و کار داریم و نمی دانیم، چطور ممکن است نیروی انسانی نتواند مشکل کامپیوتری را حل کند که کارگری در مملکت اسلامی، همزمان با داغ عزیز، این چنین برا رفع مشکل خود به زحمت بیافتد.

امیدواریم، ریاست بیمارستان، آقای دکتر ولایتی که وجهه مناسبی در بین افکار عمومی از ایشان وجود دارد، دستور بدهند، به مشکل این خانواده داغدار رسیدگی شود و لااقل از آنها بابت رفتار زشتی که از سوی متصدیان شده است دلجویی شود.

—————————————————-

(+) این مطلب در روزنامه جهان صنعت

شلوارهای موهن زنانه در فروشگاه های تهران: چینی ها کلمه «الله» را روی جیب های عقب گلدوزی کردند!

شهریور ۹م, ۱۳۸۹ ۳ comments

انگار چینی ها پس از کشتار ترک های مسلمان کشور خودشان، تصمیم گرفته اند به مقدسات مردم مسلمان ایران هم به موهن ترین شکل ممکن حمله کنند .

تا قبل از این Made In China حتی به تسبیح ها و جانمازهای ایرانیان رسیده بود و حالا کلمه “الله” و عبارت مقدس مسلمانان یعنی “بسم الله الرحمن الرحیم” را به قسمت پشت شلوارهای ایرانیان برده اند و عجب آنکه برخی مدعیان که پیشتر در اعتراض به عبارت کوکاکولای برعکس شده کفن پوش به خیابان ها می ریختند  و در جهت تحریم کوکاکولا و نستله حرکت می کردند  و هم در برابر کشتار مسلمانان چین سکوت کرده اند و هم در برابر این توهین آشکار.

این شلوارهای جین زنانه در فروشگاه های افسریه، حوالی خیابان های اول و دوم به قیمت ۲۱ هزارتومان در حراجی به فروش می رسند.

اکثر خریداران هم به نوشتار پشت جیب شلوار توجه نمی کنند و صرفا به خاطر قیمت و دوخت شلوار ان را خریداری می کنند. فروشنده هم اطلاعات چندانی در خصوص محل خرید شلوارها و … ارایه نمی دهد. البته برخی از خریداران به دلیل عبارت پشت شلوار از خرید آن امتناع می کنند.

به تصویر این شلوارهای جین چینی که به تازگی به بازار ایران وارد شدند نگاه کنید، عبارت “بسم الله الرحمن الرحیم” که “الله” آن دوبار تکرار شده است، روی جیب های عقب این شلوارهاست و یک بسم الله هم برعکس نوشته شده است.

در مکتب اسلام برای کلمه الله حرمت قائل شده اند. به طوری که حتی  برای دست زدن به خط و نوشته آن باید وضو داشت و… و حالا درست در قسمت نشیمنگاه این شلوارها این کلمه گلدوزی شده و بدتر ان که در تهران – که خیلی ها دوست دارند ان را ام القرای جهان اسلام بنامند – به فروش می رسد!

با توجه به اینکه این شلوارها تازه به کشور وارد شدند، هنوز تعدادشان مشخص نیست  ولی به دلیل آنکه در مارک داخلی شلوارها، عبارت “Made In P.R.C” مخفف عبارت “People Republic of China” به معنی  جمهوری خلق چین درج شده است، به نظر می رسد تکذیب ملیت این کالاهای موهن و تازه وارد برای مسئولان کمی مشکل شود.

تا پیش از این واردات پرتقال اسرائیلی توطئه برخی عناصر نامعلوم اعلام شد، واردات سیب از امریکا در هاله ای از ابهام باقی ماند، اما دیگر مارک داخلی این شلوارها را نمی توان انکار کرد. مگر اینکه مسئولان مدعی شوند این شلوارها در داخل تولید شده است، که منطقا، با توجه به عقبه مذهبی مردم ایران، کمتر تولید کننده ای فرض به تعمد، جرات چنین اهانتی را دارد. یا اینکه باید گفته شود پک این شلوارها در بین راه باز شده و داخل‌انها مارک چینی درج شده است(مثل توجیهی که برای واردات پرتقال اسرائیلی آورده شد) !

بنتون تحریمی و چینی های برادر

مشخص نیست مسئولان گمرک و ناظران اصناف کجا هستند که این شلوارها در بازار عرضه می شوند؟ و یحتمل در برابر برخی کشورها قرار است سیاست یک بام و دو هوا پیشه شود!
حدود دو سال قبل بود که فردی در مقاله ای، فریاد وااسلاما سر داد و از حضور فروشگاه سبز رنگ بنتون ایتالیایی مقابل جام جم اظهار تعجب کرد، پس از آن بود که از سایت اقتصاد پنهان(ستاد مبارزه با قاچاق ارز و کالا به ریاست غلامحسین الهام) تا روزنامه های همسو فریاد برآوردند که چه شده بنتون در ایران تاسیس شده و خود لوسیانو بنتون ایتالیایی به ایران آمده و میهمان شهردار تهران است؛ میهمانی ای که البته خیلی زود تکذیب شد.

این حکایت از آن جهت اینجا قابل ذکر است که در غائله مذکور، فروشگاه های بنتون در ایران تهدید به تخریب شده بود، چراکه بدون ارایه سندی معتبر، بنتون با لابی های صهیونیست ارتباط داشت. البته برخی هم گفته بودند بیلبوردها و تبلیغات بنتون در شهرهای اروپایی غیر اخلاقی است(البته بر اساس اخلاقی که در ایران تعریف می شود) جالب آنکه چین که راسا و رسما و بدون هیچ پرده پوشی مسلمانان ساکن کشور خود را لت و پار می کند، و الان هم روی قسمت عقب شلوارهای جین زنانه عبارت مقدس “بسم الله الرحمن الرحیم” آن هم با دو “الله” گلدوزی می کند، کالاهایش در سلامت کامل، بدون هیچ ممانعتی، در بازارها به فروش می رسند.

۹ میلیارد دلار واردات از چین در سال ۲۰۰۸

سری به پاساژهای تهران بزنید، از میلاد نور، گلستان، سرخه بازار، بازار صفویه و قائم و… در شمال تهران، تا امامزاده حسن، سلسبیل، هاشمی، ۱۶ متری امیری، بازار دوم، امام حسین، گمرک و… در جنوب شهر. یا نمایندگی های بوسینی، هانگ تن، جیوردانو، بالنو، مستر پیچ، تامی و… که همگی یا چینی هستند یا تحت لیسانس در چین تولید می شوند به چشم می خورند. به جنوب شهر هم که بروید مارک های درجه دو و سه چینی فروخته می شوند. به فهرست گمرک هم که نگاه کنید، تنیکه چینی هم به بازار پوشاک ایران رسیده. واردات کفش چینی که خود قصه مفصلی دارد …. کمر بازار کفش تبریز و تهران را همین کفش های چسب و مقوا چینی شکاند.

مجیدرضا حریری نائب‌رییس اول اتاق مشترک بازرگانی ایران و چین در این زمینه  میزان و کیفیت واردات کالا از چین به ایران می‌گوید: با افزایش فشار اقتصادی غرب به ایران، نگاه به واردات از شرق از جمله چین شروع شد که در هر سال به طور متوسط بین ۳۰ الی ۴۵ درصد افزایش حجم واردات داشته‌ایم. در سال ۲۰۰۸ مبادلات ایران با چین ۲۹ میلیارد دلار بوده است که از این رقم صادرات ما به چین حدود ۲۲٫۲۰ میلیارد دلار اعلام شد که ۴۷ درصد نسبت به سال ۲۰۰۷ رشد داشته و ۷٫۸ میلیارد دلار از چین به ایران کالا صادر شده که ۴٫۱۰ درصد نسبت به سال گذشته افزایش داشته است.

او تصریح می‌کند: صادرات ایران به چین بیشتر نفت، گاز و محصولات پتروشیمی است که با توجه به گرانی قیمت نفت در سال گذشته، شاهد افزایش رشد صادرات ایران به چین بودیم. البته آنچه به عنوان کالای بی‌کیفیت چینی در بازار ایران به دست مصرف کننده می‌رسد بخشی از کالاهای چینی است واگرنه پروژه راه‌آهن، مترو، سد،نیروگاه بازسازی پالایشگاه و ماشین آلات، صنایعی هستند که همه از چین وارد می‌شوند.

این در حالی است که به عقیده برخی کارشناسان واردات ۱۳ میلیارد دلاری از امارات نیز عمدتاً کالاهای چینی است که اول به امارات وارد می شود و بعد از طریق امارات به کشور می آید. با این شیوه کشور صادرکننده امارات به شمار می رود، اما جنس کالا و کشور سازنده ان در واقع چین است.

——————————–

این مطلب در تاریخ ۲۷ مرداد ۱۳۸۷، در سایت عصر ایران منتشر شد.